چرا در ایران، قربانیان خشونت جنسی سكوتشان را نمی شكنند؟

چرا در ایران، قربانیان خشونت جنسی سكوتشان را نمی شكنند؟ كار در محل چرا در ایران، قربانیان خشونت جنسی سكوتشان را نمی شكنند؟


فهیمه حسن میری: شاید كمتر كسی فكرش را می كرد كه چهره سال منتخب مجله تایم، امسال نه یك شخص، بلكه یك گروه باشد. اما اینطور شد و اعضای جنبشی كه آغاز به افشاگری درباره آزار جنسی كرده بودند، بعنوان چهره سال شناخته شدند و لقب «سكوت شكنان» گرفتند.

جنبش «می تو» یا «من هم»، بعد از این راه افتاد كه علیه یك تهیه كننده سرشناس هالیوود، افترا آزار جنسی عنوان شد و بعد از آن، مانند یك گلوله برفی كوچك كه راه افتاده و در طول مسیر رفته رفته بزرگتر شود، اشخاص دیگری به این جنبش پیوستند و افشاگری هایی درباره تعرضی كه به آنها شده انجام دادند. این گلوله برفی حالا آنقدر بزرگ شده كه به استعفای خیلی ها منجر شده، شخصیت های سرشناس دیگری را هم هدف گرفته و حتی نوبت ترامپ و سایر شخصیت های سیاسی هم رسیده است.

اما با راه افتادن این جنبش و بعدتر، انتخاب این قربانیان خشونت و تعرض جنسی بعنوان چهره سال، این سوال در ذهن تولید می گردد كه وضعیت آزار جنسی در كشور ما چطور است و آیا حالا كه چنین جنبشی در كشورهای مختلف در حال شكل گرفتن است و به جای خاموش شدن بر اثر مرور زمان، روز به روز شعله ورتر می شود، قربانیان خشونت و آزار جنسی در ایران هم سكوتشان را خواهند شكست؟ فضای اجتماعی چنین اجازه ای را به آنها می دهد؟ قانون از آنها حمایت می كند؟ فضای فرهنگی برای این افشاگری خشونت فراهم است؟

برای پاسخ به این سوال ها دكتر بیتا مدنی جامعه شناس، محمدرضا زمانی درمزاری(فرهنگ) حقوقدان و وكیل دادگستری و آیدا اصفهانی، حقوقدان و فعال حوزه زنان در كافه خبر حاضر شدند. مشروح این گفت وگو را در ادامه بخوانید: می دانیم كه خشونت اشكال مختلفی دارد ولی موضوعی كه به نظر می رسد بیشتر تابو بوده و حرف زدن از آن سخت تر باشد، خشونت و آزار جنسی است. فكر می كنید این مورد مختص فرهنگی است كه ما در كشورمان داریم یا با عنایت به این كه در جهان هم اخیرا افشاگری هایی راجع به چندین سال قبل انجام شده و فضا برای گزارش خشونت جنسی بازتر شده، حرف زدن از خشونت جنسی را یك تابوی جهانی می دانید؟ مدنی: عناصر مشتركی در خشونت های جنسی در دنیا وجود دارد و در عین حال كه وجوه مشتركی وجود دارد، مصادیقی را هم بر مبنای شرایط فرهنگی و زمانی و مكانی باید تعریف كرد. این مصادیق هستند كه شاید سبب شده باشند جنبشی مانند "من هم" در یك كشور راه بیفتد و نه تنها افرادی كه نسبت به خشونت افشاگری كرده اند، مورد شماتت قرار نگیرند بلكه بعنوان چهره سال شناخته شوند. منظورم این است كه در كنار این مصادیق مشترك مانند تابو بودن گزارش خشونت جنسی، نقاط تفاوتی هم وجود دارد كه سبب می شود این تابو در كشوری راحت تر شكسته شود و در كشور دیگر سخت تر. اگر بخواهیم درباره كشور خودمان حرف بزنیم باید بگوییم خشونت جنسی علیه زنان در كشورمان در بستر اجتماعی قرار می گیرد كه حرف زدن از آن ساده نیست. اگر این خشونت ها در خانواده اتفاق افتاده باشند، به علت روابط قوم و خویشی نزدیك و مفهومی به نام آبرو، تلاش می گردد از آن حرفی زده نشود و پنهان بماند. درواقع خشونت های جنسی در كشورمان این خصوصیت ها را دارد؛ پنهان، هم افزا و لایه لایه است و ماهیت خانوادگی دارد و شامل زنان و كودكان می گردد. معمولا این تعرض از جانب محارم و آشنایان اتفاق می افتد كه اصلا انتظار نمی رود بنابراین اگر قربانیان خشونت بخواهند با دیگران درباره آن حرف بزنند با نوعی ناباوری مواجه می شوند. آزارهای جنسی كه در محیط اجتماعی اتفاق می افتد چطور؟ مدنی: اگر این آزارها در سطح اجتماع و از جانب افرادی غیر از محیط خانواده اتفاق افتاده باشد، باز هم همان مفهوم آبرو وجود دارد و متاسفانه همانطور كه اصطلاحی داریم مثل «كرم از خود درخت است»، انگشت افترا به جای این كه به سمت متجاوز گرفته شود، به سمت قربانی كشیده می گردد و او كه یك بار مورد آزار قرار گرفته، در معرض افترا ها و آزارهای بیشتری هم قرار خواهد گرفت. ازاین رو ترجیح می دهد سكوت كند. یعنی اینطور نیست كه چنین اتفاق هایی در عرصه های فرهنگی و هنری و حتی مجامع علمی و دانشگاهی نداشته باشیم، اتفاقا موارد زیادی وجود دارد ولی افراد به دلایل مختلف ترجیح می دهند درباره آن با دیگران حرف نزنند یا فقط به افراد مورد اعتمادشان این مساله را بگویند.

ازاین رو ما نوعی محافظه كاری اجتماعی و فرهنگی داریم؟ مدنی: بله اما این محافظه كاری در زنان جوان كمتر است. همانطور كه دیدیم پیش از این كه جنبش «من هم» شكل بگیرد، چند نفر از زنان بازیگر كشورمان نسبت به درخواست هایی مبتنی بر رابطه جنسی در عرصه فیلمسازی اعتراض كردند و گفتند فرصت های شغلی مناسب در اختیارشان داده نمی شود. در عرصه ورزش هم شاهد چنین اتفاق هایی هستیم كه تعرض های كلامی یا جنسی علیه زنان اتفاق می افتد اما اعتراض سازمان یافته ای تاكنون شكل نگرفته است. شاید هم آزار جنسی در حال اتفاق افتادن است ولی اصلا افراد نمی دانند كه چنین موضوعی آزار به حساب می آید و كسی اجازه ندارد چنین رفتاری با آنها داشته باشد. ازاین رو وظیفه آموزش و پرورش و رسانه هاست كه این آگاهی جنسیتی را به افراد جامعه بدهند و در مرحله بعد انتظار داشته باشیم كه اعتراض ها شكل منسجمی به خودش بگیرد.


با روندی در سال های اخیر زنان بیشتری به محیط های علمی و دانشگاهی راه پیدا كرده اند، فكر می كنید همانقدر كه دانش آنها افزایش پیدا كرده، آگاهی جنسیتی یا شجاعت زنان هم افزایش داشته؟
مدنی: ببینید تخصص و دانش لزوما به مفهوم آگاهی جنسیتی نیست، به تمام اینها كنار هم احتیاج داریم. با این حال می گردد تا حدی گفت كه این آگاهی جنسیتی و شجاعت و آگاهی حقوقی افزایش پیدا كرده اما مساله اینجاست كه ما مفهومی به نام «شرم» داریم كه این مفهوم فقط قربانی را در بر نمی گیرد بلكه در تمام ساختارها و نهادها، این احساس شرمندگی از واگویی قضیه وجود دارد و همینهاست كه به افراد اجازه و جرات نمی دهد مقابل فرد متجاوز بایستند. همه تلاش می كنند آبروداری كنند، در حالی كه مفهوم آبرو نیاز به بازتعریف دارد و این اتفاقی كه در جهان افتاده، می تواند به بازساخت این مفهوم در كشور ما هم كمك كند كه از سكوت فاصله بگیریم. البته من به این معتقدم كه افرادی كه سكوت می كنند را هم نباید شماتت كرد، بلكه باید دید اگر سكوتشان را بشكنند مورد حمایت قرار می گیرند یا نه، وقتی حمایت های لازم را از آنها نداریم، نمی توان انتظار افشاگری داشت. اما چه افشاگری بشود و چه نشود باید این را بدانیم كه از نظر انواع خشونت علیه زنان در مرحله خوبی نیستیم و می توانم بگویم بیشتر از این كه نگران باشیم تهران روی گسل زلزله است، باید نگران این باشیم كه روی گسل صدمه های اجتماعی است؛ صدمه های اجتماعی تن تهران و به تبع آن كلانشهرها و شهرهای كوچكتر را بارها لرزانده و باز هم می لرزاند در حالی كه از آن غافلیم. آقای زمانی، آماری از این هست كه چه تعدادی از زنان خشونت دیده، شكایت قضایی می كنند؟ زمانی درمزاری: متاسفانه، آمار مستند و كاملی وجود ندارد و اگر هم تحقیقی انجام شده باشد نمی تواند پاسخ درستی داشته باشد چون ارزیابی دقیقی از سوی نهادها انجام نمی شود و همین مبحث هم سبب می گردد به لایه های پنهان خشونت كه در خانواده ها باقی می ماند، كمتر قابل مطالعه باشد. قوانین ما حمایت لازم را از قربانی تجاوز و آزار جنسی دارند؟ زمانی درمزاری: خلاء قانونی موجود نسبت به آزار جنسی زنان و فقدان ضمانت اجرای موثر در قوانین موجود، یكی از عوامل اصلی افزایش خشونت علیه زنان از حیث حقوقی به حساب می آید و به همین جهت است كه این قوانین فاقد بازدارندگی و اثربخشی لازم هستند. علاوه بر این، متاسفانه، در قوانین موجود، تعریف مشخص و كاملی از خشونت علیه زنان و مصادیق مختلف خشونت كلامی، جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و مانند آن وجود ندارد و جرم انگاری نشده اند! همین مساله مبین ضرورت در بازنگری نسبت به قوانین موجود و جرم انگاری نسبت به هر نوع خشونت علیه زنان است. ازاین رو برای شكایت درباره خشونت باید چه كار كرد؟ زمانی درمزاری: برای امكان طرح و تعقیب قانونی خشونت علیه زنان باید مصادیق قابل طرح را در قالب عناوین كلی یا خاص جرم انگاری شده در قوانین موجود، مورد بررسی و تطبیق قرار داد. برای مثال؛ اگر مردی همسرش را مورد خشونت اقتصادی قرار می دهد، زن می تواند شكایت از باب ترك انفاق كند نه این كه بگوید مورد خشونت قرار گرفته ام، یا اگر مورد توهین قرار می گیرد، باید بابت توهین شكایت كند نه این كه بگوید مورد خشونت كلامی از جانب همسرم هستم، همینطور درباره خشونت فیزیكی، می تواند آن را در قالب ایراد ضرب و جرح عمدی مطرح كند نه این كه بگوید به من خشونت شده است، همه اینها كار را برای طرح شكایت سخت می كند.


قوانینی هم درباره شكایت علیه آزار جنسی داریم؟
زمانی درمزاری: ماده 637 قانون مجازات اسلامی بحث رابطه نامشروع بین زن و مرد را جرم انگاری كرده كه به معنای رابطه بین زن و مردی است كه فاقد علقه زوجیت باشند. این رابطه را نمی توان مبتنی بر خشونت دانست و نمی توان به آن مصداق تجاوز به عنف یا آزار جنسی داد چون ناشی از اراده آزاد مرد و زن در این رابطه است، اما قسمت اخیر این ماده، ناظر به خشونت علیه زیان دیده ناشی از اكراه اوست كه بار اثباتی آن بر عهده كسی است كه مدعی است به او تعرض شده؛ اما در صورت عدم امكان اثبات این ادعا، ممكن است از حیث افتراء یا قذف، تحت شكایت و تعقیب قانونی قرار بگیرد. علاوه بر این، مبحث جرائم علیه اشخاص و اطفال در فصل شانزدهم قانون مجازات اسلامی مقرر شده و مبحث قتل، سقط جنین و قتل مرتبط با زنای مربوطه مانند ترتیب قانونی مربوط به بزه زنای به عنف در مواد مختلف آن قانون مقرر شده و فاقد جرم انگاری نسبت به آنها از حیث خشونت علیه زنان یا آزار جنسی آنهاست. بنابراین، ساز و كار حقوقی مناسبی در حمایت از قربانی آزار جنسی، به طور خاص، مبتنی بر جرم انگاری و مجازات مقرر نبوده و منطبق با مصادیق خشونت علیه زنان و آزار جنسی آنها نیست. ضمن این كه ساز و كار تعقیب، پرهزینه و زمان بر است یا با بازخوردهای اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی مختلف همراه می شود و ممكن است بازدارنده باشد و زنان زیان دیده از آزار جنسی را به سكوت و عدم تعقیب آن هدایت كند. در بعضی كشورها قوانین، اثبات را از عهده شاكی آزار جنسی برمی دارند. این مورد می تواند بعنوان یك راهكار در قوانین ما هم وجود داشته باشد كه افراد قربانی آزار و خشونت بتوانند راحت تر شكایت كنند؟ اصفهانی: بله یكی از مسائل مهم در چنین شكایت هایی اثبات آزاری است كه به فرد وارد شده. در قوانین ما بار اثبات بر عهده كسی است كه موضوعی را ادعا كرده است. سه راه اثباتی برای این مورد داریم، نخستین راه از بین ادله اثبات دعوا، اقرار است كه تجربیات نشان داده است چنین اتفاقی نمی افتد كه متهم چهار بار اقرار كند، راه اثباتی دوم تجاوز یا زنای به عنف، شهادت چهار مرد عادل است كه این را هم می دانیم به سختی اتفاق می افتد چون باید حتما واقعه را دیده باشند و اگر شاكی نتواند این مبحث را اثبات كند، ممكن است خودش محكوم به افترا شود. سومین مورد، علم قاضی است یعنی یقین حاصل از مستندات كه قاضی را به این علم برساند كه چنین اتفاقی رخ داده. از مواردی كه می توانیم بگوییم در خشونت جنسی علیه زنان می تواند بعنوان مستند مطرح شود، رجوع به پزشكی قانونی است كه این مورد می تواند قاضی را به این علم برساند كه چنین اتفاقی رخ داده. اما این هم منوط به این است كه زنان این آگاهی را داشته باشند كه به سرعت بعد از تعرض، به پزشكی قانونی رجوع كنند. یعنی برگه پزشكی قانونی می تواند سند معتبری محسوب شود؟ اصفهانی: ببینید اولا این كه در مواردی پزشكی قانونی خیلی سخت همكاری می كند و ممكن است عبارتی كه در گواهی می نویسد لزوما چیزی نباشد كه قاضی را به علم برساند مثلا ذكر كند خشونت با جسم سخت اتفاق افتاده و قاضی به این یقین نرسد كه از جانب شخصی بوده كه علیه او شكایت شده یا این كه خودزنی وجود داشته، من خودم در بعضی پرونده ها دیدم مواردی بوده با این كه گواهی پزشكی قانونی هم وجود داشته، قاضی رای به محكومیت شخصی كه علیه او شكایت شده نداده و او را به علت انكارش، تبرئه كرده است. متاسفانه این ضعف در سیستم قانونی ایران وجود دارد اما به هر حال در شرایط موجود، این جزو تنها امكاناتی است كه می توان از آن استفاده كرد.


اما همه آزارها لزوما به پزشكی قانونی منجر نمی شوند بعنوان مثال ممكن است یك لمس فیزیكی آزاردهنده اتفاق بیفتد.
زمانی درمزاری: بله ولی همین ادعا را هم باید به اثبات رساند كه شخصی متعرض من شده و من رضایت نداشتم كه مرا لمس كند. باید شاهد، گواه یا مستندی در این زمینه آورد. درواقع راه های اثبات در قانون ما مقید شده و سخت است. ازاین رو از مهمترین مشكلات در رسیدگی به خشونت، بحث اثبات آن است. زمانی درمزاری: بله همین طور است و درواقع، وضعیت موجود قوانین به ترتیب گفته شده، از عوامل افزایش خشونت به حساب می آید چون خلاء ساز و كار قانونی خودش از عوامل تشدیدكننده این مورد است. حتی یكی از موانع پیش رو در رسیدگی به جرایم علیه منافی عفت، بحث محرمانه بودن تحقیقات مربوط به آن است. برابر ماده 102 اصلاحی قانون آیین دادرسی كیفری؛ انجام هرگونه تعقیب و تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است و پرسش از هیچ فردی در این خصوص جایز نیست، مگر در موارد مقرر در این ماده و طبق تبصره ذیل آن هم در صورت عدم وجود شاكی در این جرائم و قصد متهم برای اقرار، قاضی او را به پوشاندن جرم و عدم اقرار توصیه می كند! از این رو، با عنایت به ضرورت منع تحقیق در جرائم منافی عفت، این سئوال مطرح است كه مقام قضایی چطور باید به مبحث رسیدگی كند و چطور می توان بدون دانستن دلایل، آن را اثبات كرد؟ لایحه منع خشونت علیه زنان كه در انتظار تصویب است، چقدر می تواند این خلاءها را بپوشاند؟ اصفهانی: این لایحه كه در سال 90 تدوین آن آغاز شد، در پنج فصل و 91 ماده شكل گرفت. بعد از این كه شش بار ویرایش شد، درنهایت طی پنج فصل و 82 ماده تقدیم هیات دولت شد كه بعد از گذشت این چند سال هنوز هم تصویب نشده اما در صورت تصویب می تواند تا حدودی پركننده این خلاءهای قانونی باشد. این لایحه مواردی را دارد كه می تواند از نكات مهم در منع خشونت علیه زنان باشد همچون این كه زنان را از پرداخت هزینه های تعقیب شكایتشان معاف كرده. تامین امنیت زنان در این لایحه در چهار بخش مورد تاكید قرار گرفته، تجاوز جنسی، تعرض جنسی، آزار جنسی و مزاحمت جنسی. این چهار سطح جرم انگاری شده اند كه اتفاق خوبی است. همینطور در بحث سازمانی و اداری هم جرم انگاری انجام شده كه هركسی اگر در یك مقام سازمانی و اداری بالاتر از زنان قرار داشته باشد و بخواهد از موقعیتش سوءاستفاده كند و تعرض انجام دهد، جرم انجام داده است. از موارد مهم دیگر این لایحه این است كه اگر كسی شاهد خشونت علیه زنان باشد و از ادای شهادت خودداری كند، مرتكب جرم شده. این لایحه خشونت اقتصادی، افشای اطلاعات و حتی نشوز مردان را هم در بر می گیرد. زمانی درمزاری: این لایحه هم باآنكه تمام مصادیق خشونت علیه زنان را شامل نشده اما می تواند یك قدم رو به جلو نسبت به وضعیت كنونی محسوب و اگر تصویب شود، بخشی از خلاء قانونی موجود جبران می گردد. اما زمانی می توانیم درباره آن اظهارنظر نهایی كنیم كه ببینیم خروجی آن هنگام تصویب در قالب قانون چه می شود، به نظر می آید كه خیلی از مواردی كه در این لایحه آمده، بنا به دلائل شرعی، مورد تایید شورای نگهبان قرار نگیرد و باید منتظر بود و دید در نهایت چه موادی به تصویب می رسد. اصفهانی: این را هم اشاره كنم كه توجه و رعایت كنوانسیون های بین المللی كه ایران به آنها ملحق شده و همینطور قانون اساسی كشورمان می تواند در كاهش خشونت ها علیه زنان موثر باشد. با توجه به این موارد و خلاءهای قانونی كه گفته شد در كشورمان درباره حمایت از قربانیان آزار جنسی وجود دارد، فكر می كنید جنبشی مانند «من هم» به ایران هم برسد و شاهد افشاگری درباره آزار جنسی باشیم یا این مورد به كشور ما راه پیدا نمی كند؟ مدنی: نمی توانیم نسخه اروپایی و امریكایی را برای كشورمان به كار ببریم. ما نه هالیوود داریم و نه قوانین حمایتی از زنانی كه مورد خشونت قرار می گیرند. من سكوت زنانمان را نشانه انفعال آنها نمی بینم بلكه ناشی از عنصر آگاهی است كه می دانند اگر این سكوت را بشكنند، كسی نیست از آنها حمایت كند. با این حال اخیرا این سكوت در حال شكسته شدن است. در كانال های مرتبط به زنان، تجربیات زیسته ای دیده می گردد كه زنان از خشونت هایی كه در خانه یا اجتماع نسبت به آنها انجام می گردد حرف می زنند و آنها را گزارش می كنند. اما این كه موج افشاگری و گزارش خشونت، دقیقا تطابقی با كشورهای دیگر داشته باشد و با همان سرعت و حركت انجام شود، نه چنین نیست چون در كشورهای دیگر سازمان های مردم نهاد و حتی خود دولت از این قربانیان حمایت می كنند در حالی كه در كشور ما و خیلی از كشورهای شرقی اینطور نیست. با این حال من فكر می كنم اثر این جنبش به كشورهای شرقی و ایران هم برسد باآنكه با سرعت كمتر و در نوع بومی. فكر می كنم در كشور ما بیشتر خشونت خانگی مورد افشا قرار بگیرد تا خشونت ساختاری، اجتماعی و اداری. زمانی درمزاری: هیس دختران فریاد نمی زنند، نشان دهنده تابوهای عرفی، فرهنگی و اجتماعی خانواده ها و جامعه ایرانی است. در یك كشور دیگر یك نفر این مورد را بیان می كند و قهرمان می گردد ولی در كشور ما نسبت به این مورد حرف زده می گردد و شخص ممنوع الكار می گردد یا مورد تعقیب از حیث افتراء، نشر اكاذیب، قذف و مانند آنها ممكن است قرار گیرد. در آنجا حتی مردان هم با این كمپین همراه شدند اما كدام مردی را در ایران می شناسید كه از این تابوها عبور كند و بگوید كه مورد تعرض جنسی قرار گرفته یا این كه خودش به دیگران تعرض كرده است؟ تا زمانی كه یك آگاهی رسانی عمومی وجود نداشته باشد، این یخ ها شكسته و ذوب نمی شود. مدنی: سلبریتی های ما می توانند در شكستن این یخ ها نقش موثری داشته باشند. آنها در كشورهای دیگر آگاهی جنسیتی می دهند آنوقت در كشور ما یك بازیگر می گوید من از حضور در استادیوم منقلب می شوم و زنان دیگر هم نباید به استادیوم بروند! در چند روز اخیر اظهارنظرهایی را دیدم كه سبب تعجبم شد؛ اظهارنظرهایی از جانب زنان كه علیه زنان انجام گرفت. بعنوان مثال گفته شد چرا اینقدر به بحث ورود زنان به ورزشگاه می پردازید؟ اینها همه خشونت نهادینه و ساختاری است كه علیه زنان وجود دارد. وقتی این خشونت ها در سطوح كلان وجود داشته باشد، به خانه ها هم راه پیدا می كند. خشونت علیه زنان هم فراخوان است و در سطح خرد، میانی و كلان، باید هم نگاه پیشگیرانه و هم نگاه مقابله گرانه داشت كه كمتر یا ریشه كن شود. اصفهانی: هر چه بیشتر درباره خشونت بدانیم و بیشتر از آن حرف بزنیم، بازتولید كمتری پیدا می كند و عده كمتری به خودشان جرات می دهند به زنان تعرض كنند. مدنی: بله، البته همانطور كه گفتم زنان كشور ما هم جرات زیادی نسبت به این قضیه پیدا كرده اند و بیشتر از قبل در برابر آزارها ایستادگی می كنند. من معتقدم در غیاب رسانه ملی كه بتواند بازتاب واقعیت اجتماعی روزمره زنان باشد و حتی در غیاب قوانین حمایتی كافی، زنان ایران با كنشگری فعالانه در فضای مجازی، این هژمونی پدرسالاری را دور می زنند، تبادل اطلاعات و تجربیات می كنند و به آگاهی رسانی می پردازند. اما مساله اینجاست كه زمینه های فرهنگی و اجتماعی لازم هم باید برای شكستن سكوتشان فراهم گردد بعنوان مثال این كه نگران این نباشند كه اگر در محل كار یك آزار و خشونت را گزارش می كنند، خودشان در معرض اخراج از كار قرار بگیرند یا دوستان و همكارانشان به آنها نگاه بدبینانه پیدا كنند. راهكارهای عملی وجود دارد كه فضا برای گزارش خشونت آماده تر شود؟ زمانی درمزاری: همانطور كه در ابتدای بحث هم اشاره شد، به مواردی نیاز داریم همچون ضرورت جرم انگاری هر نوع خشونت و آزار جنسی علیه زنان، آموزش فراگیر كودكان و خانواده ها نسبت به حریم خصوصی، بیان كردن مصادیق خشونت علیه زنان و كودكان در رسانه ها، رفع هر نوع تبعیض در نظام آموزشی، فرهنگی، رسانه ای و حقوقی، آموزش حقوق شهروندی، توانمندسازی حقوقی زنان و خانواده ها، راه اندازی كمیته مشورتی حقوقی و سلامت در نظام آموزشی و تشكیل پرونده سلامت برای هر دانش آموز و دانشجو كه بتوانند فضا را برای پیشگیری فراهم كنند، شفاف سازی وضعیت خشونت علیه زنان و تعقیب تعهدات بین المللی دولت نسبت به حقوق بشر، حقوق خانواده و حقوق زنان، تشكیل دادسرا و دادگاه های ویژه زنان چون شاید قضات مرد نتوانند شناخت دقیقی از خشونتی كه زنان از آن حرف می زنند داشته باشند. به خانه های امن هم باید اشاره كنم كه لازم است تعداد و كیفیتشان بیشتر شود. آموزش و تربیت وكلای متخصص در حوزه خشونت علیه كودكان و زنان هم اقدام دیگری است كه لازم است انجام شود. یكی دیگر از مشكلات جامعه زنان در كشورمان این است كه متولی خاصی ندارند، جای تاسف دارد كه در كشوری مثل افغانستان با آن همه مشكلات، وزارت امور زنان داریم اما در كشورمان چنین چیزی نداریم و حتی با ورود زنان به كابینه هم مخالفت می شود! مبحث " رجل سیاسی" هم كه حكایت دیگری است! ازاین رو به نظر می رسد نیاز به یك مركز مختص زنان داشته باشیم كه بتواند اقدامات اجرایی را انجام دهد و پیشنهاد من در این باره، تاسیس "بنیاد ملی زنان" است كه بعنوان متولی "طرح ملی مبارزه با خشونت علیه زنان" و انسجام امور مربوط به زنان و مبارزه با خشونت علیه آنها فعالیت كند. آشنایی خانواده ها با اورژانس اجتماعی و تقویت مركز 123 هم یك گام مهم دیگر در برخورد با انواع خشونت و صدمه های اجتماعی است كه امیدواریم اتفاق بیفتد و با همه اینها، بتوانیم خشونت های كمتری را علیه زنان كشورمان شاهد باشیم.

47234

1396/09/28
15:33:42
5.0 / 5
5425
تگهای خبر: اقتصاد , حقوق , وام
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
کار در محل

كار در محل

کار در محل سفارش دهنده

kardarmahal.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كار در محل محفوظ است